اگر استرس مالی دارید، این مطلب را بخوانید/ راهکاری برای کاهش استرس مالی
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۸۹۴۰۰
عوامل متعددی وجود دارند که بر سلامت جسم و روح افراد تاثیر میگذارند. از جمله مهمترین عواملی که سلامت روح و جسم شما را تضمین میکند، سلامت مالی است. اما سلامت مالی دقیقا چیست؟
سلامت مالی چیست؟
سلامت مالی وضعیتی است که در آن شما میتوانید بهطور کامل نیازهای مرتبط با پول خود را در حال حاضر و بعداً در زندگی برآورده کنید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای اینکه از نظر مالی خوب باشید، مهم است که سواد مالی داشته باشید. این دانش و آموزش است که به شما کمک میکند تا امور مالی خود را کنترل کنید. سواد مالی شامل توانایی سرمایهگذاری برای بازنشستگی، ایجاد و استفاده از بودجه خانوار یا صحبت با یک متخصص در مورد خریدهای بزرگ است.
موارد دیگری که بر سلامت مالی شما تأثیر میگذارند عبارتند از:
وضعیت مالی فعلی شما و نیازهایتان؛
رفتارهای مالی منظم؛
فعالیتهایی که میتوانند به شما در مدیریت پول کمک کنند؛
اعتماد به نفس در مورد پول؛
برنامهریزی کوتاه مدت و بلند مدت.
ممکن است احساس کنید که از لحاظ سلامت مالی، قوی هستید. ممکن است برنامهای در دست داشته باشید و بدانید که چگونه به آن پایبند باشید. اما ممکن است از لحاظ مالی در شرایط سختی قرار بگیرید. دلایل زیادی وجود دارد که چرا ممکن است این اتفاق بیفتد. هزینهها افزایش مییابند و بهمرور زمان میتوانند سلامت مالیتان را تهدید کنند. ممکن است در مورد سلامت مالی خود به دلیل موارد زیر نگران باشید:
بدهی پزشکی یا هزینههای پزشکی آتی
بدهی دانشجویی
بدهی کارت اعتباری
هزینههای آینده خانواده
اما دلیل نگرانی هر کدام از مواردی که گفته شد، باشد ممکن است به تضعف سلامت مالی منجر شود.
مهم است که بدانید بدهی و مشکلات مالی میتوانند اثرات بدی بر سلامت شما داشته باشد. هر چه بدهی بیشتری داشته باشید، بیشتر شرایط رفاهیتان تهدید خواهد شد. این امر بهطور ویژه و با افزایش سن بیشتر تحقق پیدا میکند.
سلامت مالی چگونه بر سلامت روان شما تأثیر میگذارد؟
ارتباط بین سلامت روانی و سلامت مالی شما بسیار زیاد است. کارشناسان دریافتند: استرس ناشی از مشکلات مالی مزمن یا طولانی مدت است و مسائل مالی منبع اصلی استرس برای اکثر مردم است ؛حتی استرسزاتر از سیاست، خانواده و کار.
سلامت مالی و سواد پایین میتوانند منجر به استرس مالی بالا شوند. درست مانند سایر چیزهای استرسزا در زندگی، این نوع تنش میتواند باعث اضطراب، افسردگی و غرق شدن شما در خودتان شود.
سلامت روان و سلامت مالی در یک چرخه با هم کار میکنند. اگر یکی خوب نباشد، معمولاً روی دیگری تأثیر میگذارد. از سوی دیگر، انگهای مربوط به بدهی یا وضعیت مالی ضعیف میتوانند باعث شوند که مردم تمایلی به درخواست کمک نداشته باشند.
اگر به نقطهای برسید که لازم باشد نیازهای ضروریتان مانند غذا یا گرمایش را کاهش بدهید، تأثیرات سلامت روان میتواند شدید شود. این امر، بهبودی اختلالات سلامت روان را دشوارتر میکند. کارشناسان دریافتند افرادی که مشکلات مالی شدید دارند سه برابر بیشتر به خودکشی فکر میکنند. بدون دسترسی مناسب به مراقبتهای بهداشت روان، شرایط برای کمک پیدا کردن و رها شدن از این شرایط سختتر خواهد بود.
سلامت مالی چگونه بر سلامت جسمانی شما تأثیر میگذارد؟
اگر سطح بالایی از استرس مالی دارید، احتمالاً متوجه خواهید شد که این شرایط بر سلامت جسمانی شما تأثیر میگذارد. این نوع فشار میتواند منجر به مشکلاتی از این دست شود:
سردرد یا میگرن
تضعیف سیستم ایمنی
فشار خون بالا
مشکلات سیستم گوارش
تنش عضلانی
آریتمی قلبی
و مشکلات خواب
اگر سلامت مالی شما پایین است و استرس مالی بالایی دارید، دو برابر بیشتر احتمال دارد که سلامت کلی شما ضعیف باشد. کارشناسان همچنین دریافتند؛ شما چهار برابر بیشتر احتمال دارد به نوعی بیماری مبتلا شوید.
استرس مالی همچنین میتواند به مکانیسمهای مقابلهای ناسالم منجر شود. اگر در مورد پول استرس دارید، ممکن است پرخوری کنید، از الکل یا مواد مخدر استفاده کنید و سیگار بکشید. اما چنین اقداماتی فقط هر دو وضعیت را بدتر میکنند. آنها منجر به مشکلات بیشتر سلامتی میشوند و اغلب میتوانند استرسهای مالی بیشتری ایجاد کنند.
چگونه میتوان سلامت مالی را بهبود بخشید؟
سلامت روانی و جسمی شما میتواند با سلامت مالی قویتر بهبود یابد. مهم است که اقداماتی را برای بهبود وضعیت مالی خود انجام دهید، مثلا:
به دنبال الگوهای خرج کردن باشید. عادات خرج کردن و پس انداز خود را مرور کنید. این را با وضعیت مالی فعلی خود مقایسه کنید و تصمیم بگیرید که آیا با امکانات شما مطابقت دارد یا خیر. به دنبال الگویی باشید که چقدر و چه زمانی پول خرج میکنید. تصمیم بگیرید که چه هزینههایی را میتوانید ادامه دهید و چه چیزی را میتوانید کاهش دهید.
از دیگران کمک بخواهید. منابع زیادی وجود دارد که میتواند به شما کمک کند از نظر مالی خوب شوید. از کتابها، کلاسها یا یک مربی مورد اعتماد درس بگیرید تا راههای بیشتری برای مدیریت امور مالی خود بیاموزید.
بودجه ایجاد کنید. تمام هزینههای خود را بنویسید و بر اساس آنچه واقعاً نیاز دارید بودجه تهیه کنید. هزینههای خود را به دقت بررسی کنید تا به این موضوع پایبند باشید.
بیشتر بخوانید: اگر همیشه احساس تنهایی می کنید، این مطلب را بخوانید۳۵۲۳۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1777935منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: استرس سلامت روان تأثیر می گذارد شما تأثیر سلامت روان وضعیت مالی استرس مالی سلامت مالی مالی خود بر سلامت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۸۹۴۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیومرث صابری؛ چگونه «گلآقا» و بعد «گلآقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!/ نمادی که می توانست نهاد شود اما نشد
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز 11 اردیبهشت بیستمین سالگرد خاموشی کیومرث صابری فومنی است؛ نام ماندگار طنز در ایران بعد از انقلاب 57 که از حسن اعتماد رهبران جمهوری اسلامی به خود و سابقه دوستی با شهید رجایی بهره برد و در فضای جنگ جسارت کرد و با حمایت سید محمود دعایی ستون «دو کلمه حرف حساب» را در روزنامه اطلاعات به راه انداخت و بعد از چند سال در ادامۀ آن مجلۀ «گل آقا» را منتشر کرد که برای خیلیها یادآور دوران «توفیق» بود.
کارتون هادی حیدری به یاد کیومرث صابری (گل آقا). هادی حیدری خود از دست پروردگان مجله گل آقا و از همکاران آن بوده است
نسل تازه شاید نداند کیومرث صابری فومنی (که بر خلاف خیلیهای دیگر نام شهرستان زادگاه را حذف نمیکرد و کامل میآورد) چه نقشی بر جای گذاشت و در تمام دهۀ 70 یکی از تأثیرگذارترین چهره های فرهنگی و مطبوعاتی بود و از خشکی و زُمُختی و عبوسیِ سیاست در دهۀ 60 هم میکاست چه رسد به دهۀ 70 که حال و هوا تغییر کرده بود.
روزنامۀ اطلاعات نزد برخی به عنوان روزنامهای خنثی شناخته میشد و میشود اما همین روزنامه کارهایی کرده کارستان که از هر کسی برنمیآمده و یکی هم ستون «دو کلمه حرف حساب» با محتوای طنز در این روزنامه است. آن هم در چه سالی؟ 23 دی 1363 بود. در گرماگرم جنگ که روزنامهها و خود سیاست عبوس بود و رابطۀ مردم با طنز در برنامه "صبح جمعه با شما"ی رادیو خلاصه میشد و شوخی با گوشت 75 تومانی (75 تا تک تومان و نه 75000 یا 500 هزار تومان!) و کمی دیگر از این دست؛ پس از اتفاقات سال 60 همه دست به عصا شده بودند.
«دو کلمه حرف حساب» یک اتفاق بزرگ در تاریخ مطبوعات بعد از انقلاب است که طنز ژورنالیستی و مکتوب را احیا کرد و اگر سابقۀ نویسندۀ آن در دوستی با شهید رجایی چه در دبیرستان کمال و چه دوران وزارت آموزش و پرورش و نخستوزیری و ریاست جمهوری او و بعد هم دوران کوتاهی در دورۀ ریاست جمهوری آیتالله خامنهای نبود این امکان هرگز فراهم نمیآمد و نقش مرحوم سید محمود دعایی هم از این نظر ستودنی است. ( نامههای اولیه مرحوم رجایی به عنوان نخستوزیر به ابوالحسن بنیصدر رییس جمهوری که نثر شسته و رفته و لحن اداریتری دارد به ویرایش صابری است. بعدتر که اختلافات تشدید شد و در عنوان نامهها به جای "برادر گرامی دکتر سید ابوالحسن بنیصدر مقام محترم ریاست جمهوری" تعابیر صریح و ساده را شاهدیم و لحن نامهها هم کمی تند شده میتوان حدس زد نیاز به بازنویسی و ویرایش او نبوده است. کتاب نامههای نخستوزیر به رییس جمهوری منتشر شده)
مرحوم دعایی در اطلاعات ستونهای روزنامه را به نویسندگان منتقدی داد که با اصل انقلاب و نظام مشکل نداشتند هر چند که در صفحات لایی نویسندگانی چون سعیدی سیرجانی و باستانی پاریزی یا اسلامی ندوشن و چهرههای کلاسیک دیگر نیز مینوشتند.
از آن پس تا روزنامۀ اطلاعات را میخریدیم اول و قبل از آن که کاملا باز کنیم گوشه سمت راست صفحۀ 3 را کنار میزدیم تا ببینیم "دو کلمه حرف حساب" دارد یا نه و گاه در همان حالت میخواندیم. مثل حالا نبود که در گوشی تلفن همراه به هر سو سرک بکشی و تازه در این روزگار هم نویسندگان صاحب سبک همچنان متفاوتاند.
کیهان هم البته بعدها یک ستون را در صفحۀ ماقبل آخر به طنزنویسی داد که ارزش کار صابری را بیشتر نشان میداد و گویا نویسندۀ آنها وفاداری خود را به طرقی دیگر نشان داده بود و البته دلی نمیربود.
این که در اوج جنگ و در روزنامهای که سرپرست آن را امام خمینی تعیین کرده طنز سیاسی بنویسی کاری نبود که از هر که برآید ولی صابری فومنی انجام داد و «گل آقا» فراتر از آن که خاطره توفیق را زنده می کرد یادآور امضای دهخدای بزرگ بود: "دخو" در دورانی که «چرند و پرند» را در روزنامۀ "صوراسرافیل" مینوشت.
خیلیها نمیدانستند نام اصلی «گلآقا» چیست و لو هم نمیداد مگر مواقعی که در همان ستون جدی مینوشت و لوگو نداشت اما مشخص شد که او کیست.
با این حال تصویری از او منتشر نمیشد و فراموش نمیکنم که اول بار وقتی در یکی از جلسات ماهانۀ خانۀ عمویم او را از نزدیک دیدم مدام آن جثۀ کوچک با ظاهر غیر حزباللهی و ریش تراشیده و با لهجۀ گیلکی را ورانداز میکردم و نمیتوانستم باور کنم گلآقا هم او باشد و بعدتر که به خاطر فعالیتی که در کار گل و گیاه داشتم به خانۀ او بالای پل صدر در خیابان شریعتی رفتم او را صمیمیتر هم یافتم و وقتی دانست نه به اندازۀ او اما اهل ادبیات هم هستم حرفهامان بیشتر گل انداخت خاصه درست در یکی از روزهای عید نوروز 1368 که هر دو از خبر استعفا یا برکناری آیتالله منتظری شوکه شده بودیم و کار به سخن گفتن از سیاست هم کشید و با این که 24 سالی بزرگتر بود اختلاف سنی زیادی حس نمیکردم. از گل و گیاه و فضای سبز به شعر و ادبیات تا مطبوعات و روزنامهنگاری و البته سیاست و انطباق تصویر گلآقایی که در نوشتهها میشناختم با آن کاراکتر ذهن مرا به شدت درگیر کرده بود.
گلآقا اما بیش از آن که یادآور آن ستون باشد به خاطر «مجلۀ گلآقا» بر سر زبانها افتاد. نشریه ای با حال و هوای "توفیق" که 6 سال بعد از راهاندازی آن ستون و اول آبان 1369 با شمارگان صد هزار نسخه به قیمت 15 تومان روی دکه رفت و به سرعت به فروش رسید و به چاپ دوم و شاید سوم رسید و تجدید چاپ شد. صابری البته مجله را با همکاری مرتضی فرجیان راه انداخت اما چنان با صابری شناخته میشد که پایان همکاری آن دو چندان که تصور میشد سر و صدا نکرد. هر چند به خاطره ای تلخ بدل شد و برخی معتقدند در حق مرحوم فرجیان جفا شد.
غم بزرگ زندگی او البته از دست دادن فرزند جوان خود -آرش- در سانحۀ رانندگی بود و نمی دانم چرا بزرگان ادبی ما که به سوگ فرزند نشسته اند کم نیستند. با این حال همین که ذوق او در پی این سوگ مرد افکن نخشکید و دوباره نوشت، کاری ساده نبود و حالا زندگی او بیش از پیش «پوپک» بود که برای روشن نگاه داشتن چراغ گل آقا پس از پدر کوشید اما او هم یک جا متوقف کرد چون زمانه، دیگر شده بود.
گلآقا در تمام دهۀ 70 نشریهای مهم و خواندنی و تأثیرگذار بود که مطالب آن نقل میشد و از توقیفهای 1379 نیز جان به در برد اما دو سال بعد در دوم آبان 1381 و در دوازدهمین سالگرد تولد مجله خود صابری تصمیم به توقف انتشار گرفت و این بار امضای نوشتۀ او نه گلآقا بود نه شاغلام و نه غضنفر (شخصیتهایی که خلق کرده بود تا نمایندگان تیپهای مختلف اجتماعی باشند) بلکه امضا کرد: صابری فومنی. یعنی پایان و خداحافظ!
او هیچگاه دلیل توقف انتشار نشریهای را که به یک نهاد تبدیل شده بود اعلام نکرد اما همان موقع برخی حدس زدند پس از دوم خرداد 76 و در پی ظهور طنزنویسانی چون سید ابراهیم نبوی ذائقۀ مردم تغییر کرده بود و نه میتوانست مانند آنها باشد و نه شکل گذشته مخاطبان را سیراب می کرد ولی دلیل اصلی چیز دیگری بود. این که انتظار داشت نه تنها تحمل شود بلکه او را قدر بدانند که توجه مردم را به داخل جلب کرده ولی حاکمیت و سلیقه ها چندان دوپاره شده بود که اعتماد سابق به او هم زایل شده بود.
انکار نمیکرد که ایفای نقش سوپاپ برای جلوگیری از انفجار اجتماعی بد نیست ولی وقتی آدمی با مشخصات سعید مرتضوی به جان مطبوعات افتاده بود نه میشد با او در افتاد و نه نادیدهاش گرفت و ادامۀ انتشار عملا ممکن نبود. اگر از نهادهای غیر دولتی انتقاد میکرد چه بسا سراغ او میآمدند و اگر از خاتمی با اقتدارگرایان همسو میشد. در این فضا گویا حسن حبیبی که حامی و در عین حال سوژۀ گلآقا بود توصیه کرد فتیله را پایین بکشد.
این احتمال هم جدی است که وقتی شنید به سرطان مبتلاست نمیتوانست ادامه دهد و کمتر از دوسال بعد درگذشت. جالب این که مشهورترین جمله دربارۀ گلآقا سخنی است که هرگز نگفت و ننوشت: "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق!"
در آستانۀ دوم خرداد 1376 این شایعه به شکلی بسیار گسترده پیچید که گلآقا نوشته "بنویسید خاتمی بخوانید ناطق" یعنی قرار نیست آرا درست شمرده شود حال آن که چنین جملهای را ننوشته بود اما ضربالمثل و به گلآقا منتسب شد.
در دوران "دو کلمه حرف حساب" روزنامۀ اطلاعات و بعد از آن که رهبران نهضت آزادی را افراد مسلحی ربودند و گویا شبه تیربارانی دروغین به قصد ترساندن برای آنان ترتیب دادند این خبر در رسانه ها قابل نقل نبود و از اینترنت و کانال تلگرامی و شبکۀ ماهوارهای هم البته خبری نبود اما گلآقا در قالب طنز نوشت که "شاغلام پیشنهاد داد دسته جمعی به بهشتزهرا برویم و زیارت اهل قبور کنیم و گفتیم: نه! خطرناک است. مگر نشنیدهای که میزنند؟ شاغلام پاسخ میدهد ولی ما پنج نفریم در حالی که آنها 9 نفر بودند. گل آقا هم میگوید: درست است ولی آنها اول میزنند بعد میشمرند!"
گل آقا چنان که اشاره شد آدمی مبادی آداب بود و وقتی دانست طنز کوتاه او در اطلاعات درباره مارگارت تاچر به سبب خانم بودن نخست وزیر انگلستان نوشته او را غیر اخلاقی جلوه داد رسما عذرخواهی کرد.
از ویژگیهای صابری این بود که نثری بسیار فاخر داشت و با ادبیات کلاسیک و معاصر نیک آشنا بود و بیشک برخی از نوشتههای او در کتابهای درسی به عنوان نمونۀ نثر پیراسته قابل درج و تدریس است اگر ذوقی مانده باشد. کافی است اشاره شود که وجه ادبی منحصر به خود صابری هم نبود.تا جایی که ابوالفضل زرویی نصرآباد یکی از بالیدگان گل آقاست که او هم ناباورانه چشم از جهان بست و از بیشتر ویژگیهای صابری برخوردار بود و راز توقف انتشار گل آقا را هم او فاش کرد وقتی صابری رفته و خود نیز با مرگ دست و پنجه نرم می کرد.
الگوی اصلی گلآقا اما نه توفیقها که علی اکبرخان دهخدا بود. مشروطهخواه، اهل ادبیات، نویسنده، ملی، روزنامهنگار و البته فرهنگنویس و صابری فومنی فرصتی برای انجام این آخری پیدا نکرد.
از خاطرات قابل توجه کیومرث صابری یکی این بود که چند ماه مانده به درگذشت امام خمینی همراه با مرحوم دعایی به دیدار رهبر فقید انقلاب میرود. در حالی که بعد از قبول قطعنامه 598 و تعبیر جام زهر تمام دیدارهای عمومی امام لغو شده بود و به خاطر آن و نیز بیماری سرحال نبود و صابری میگوید بسیار خسته و حتی افسرده به نظر میرسید و نگاهمان نمیکرد و دعایی گفت: پس ما برویم چون شما نگاه مان هم نمیکنید ولی آقا! این آقا گلآقاست ها و تا امام نام او را شنید نگاهی کرد و لبخند زد و خندید.
آدمهایی چون کیومرث صابری فومنی در گذر زمان بیشتر شناخته میشوند و در این 20 سال عیار او روشنتر شده است و نثر او همچنان گواه است. نثری که جا دارد در کتاب های درسی بیاید بلکه دانش آموزان هم از این همه ملولی کتاب های درسی به درآیند. (این که صابری بسیار کوشید گل آقا را فراتر از نماد به عنوان یک نهاد تثبیت کند تا قائم به شخص او نباشد و بعد ادامه یابد و دختر و دوستانش مدتی بعد از مرگ در این راه کوشیدند و ناکام ماندند می تواند به عنوان شاهدی دیگر بر نظریه دکتر کاتوزیان هم باشد: ایران؛ جامعه کوتاه مدت که به ایران؛ جامعه کلنگی هم مشهور است و این که در ایران نهادها نمی مانند و قائم به افراد است و برای همین مدام شاهد روز از نو روزی از نو و نقطه سر خط هستیم!)
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دیدار گل آقا و آیتالله خامنهای (+عکس)/ نامه رهبری درباره مجله